همه چیز درباره خواص گوجه سبز | میوه ترش و خوشمزه بهاری چند صبحانه فوق العاده برای کودکان| راهنمای کامل صبحانه برای کودکان ثبت تردد بیش از ۲ میلیون وسیله نقلیه در راه‌های خراسان رضوی جذب ۱۱ هزار معلم جدید در خراسان رضوی برای سال تحصیلی ۱۴۰۳ تسویه حساب معوقات حقوق بازنشستگان شروع شد (۸ خرداد ۱۴۰۳) | زمان اجرای همسان‌سازی با احکام جدید اعلام شد خبر جدید درباره همسان‌سازی حقوق بازنشستگان ۱۴۰۳ | بازنشستگان منتظر خبر‌های خوش همسان‌سازی حقوق باشند (۸ خرداد ۱۴۰۳) کافه سگ‌ها در تهران پلمب شد + فیلم توقف پنج‌ساعته پرواز‌های بین‌المللی مهرآباد در روز ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ سؤالات امتحان علوم پایه نهم دانش‌آموزان را شوکه کرد اطلاعیه مهم تأمین‌اجتماعی: بیمه‌شدگان اطلاعات حساب خود را به‌روز کنند + لینک سایت پرداخت معوقات حقوق فروردین بازنشستگان کشوری در برخی استان‌ها آغاز شد + جزئیات (۸ خرداد ۱۴۰۳) ثبت‌نام بیش از ۲۷ هزار جامانده نوبت دوم کنکور ۱۴۰۳ رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری: متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی زودتر اجرایی شود رکورد اهدای عضو در مشهد شکسته شد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی ( ٨خرداد ١۴٠٣) | افزایش باد و بارش‌های رگباری در ساعات بعدازظهر رشد ۱۴۰ درصدی تعداد روز‌های دارای هوای پاک در مشهد اعمال‌قانون ۱۷۰۱ دستگاه خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۷۰ نفر در تصادفات رانندگی طی ۲۴ ساعت گذشته مصدوم شدند (۸ خرداد ۱۴۰۳) ترافیک سنگین در بولوار کوثر، میدان آزادی و پل ابوطالب در مشهد (۸ خرداد ۱۴۰۳) ۴۰ نکته کاربردی برای صرف غذا در محل کار | آداب یک ناهار کاری
سرخط خبرها

کاش من کمى درخت بودم

  • کد خبر: ۲۹۵۱۸
  • ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۶:۴۷
کاش من کمى درخت بودم
فریدون صدیقى - استاد علوم ارتباطات
او عاقل است که خودش سبز است و ما را سبز مى‌خواهد؛ پس تردید ندارم هیچ درختى خودکشى نمى‌کند، کشته مى‌شود. وقتى بلوطى آتش مى‌گیرد، سوختن و خاکسترشدنش به‌خاطر جفا در حق حیات خود ما و نیز آقا یا خانم بلوط دیرینه‌سال است؛ هوا تیره و تنفس دشوار مى‌شود.
وقتى درختى سبز و ستبر تبر مى‌خورد و با درد و زخم تمام‌قد دراز مى‌کشد، آنکه از اندوه گونه‌هایش خیس مى‌شود، جنگلبان است، چون مى‌داند جنگل بدون درخت، برهوت است. آتش‌سوزى‌هاى پیاپى جنگل‌ها و خرده‌جنگل‌هاى این پارک و آن پارک که پس از عمرى تقلا قد کشیده‌اند، خبر از شقاوتى مى‌دهد که برخى از ما نسبت به آب و خاک روا مى‌داریم. کشتن درخت، نابودکردن خاک و ناامیدکردن نسیم به‌خاطر نامهربانى با درخت و آب، عداوت در حق زندگى است. وقتى درختان را بى‌دلیل دار مى‌زنیم، باد بدون جنگل موجب شورش خاک مرده مى‌شود و جمعیت انبوهى از هم‌وطنان ما در غبار گم مى‌شوند. بلوط‌هاى تاریخى زاگرس که این روز‌ها خاکستر مى‌شوند، نه‌تن‌ها داغى بر دل زاگرس‌نشینان که زخمى عمیق برتن ما و همه کسانى است که حس شادابى و زیبابودن را از توازن و هماهنگى کامل اجزای طبیعت گرفته‌اند. چقدر سوختن جانداران در آتش بی‌رحمى دل‌آزار است و من چقدر حالم پاییز و شرمگین درخت توتى است که هزار سال پیش با تیزى چاقو تیرى در قلب بر تنش زخم زدم! نمى‌دانم هنوز آن درخت هست و زخم جنون من به‌خاطر جفاى لیلى را حفظ کرده است یا نه؟ با این همه، حالا و همیشه‌ها هر بار روى صندلى یا نیمکت چوبى مى‌نشینم، حس و گرماى عزیزى در من جوانه مى‌زند و حالم را مسرور مى‌کند، مثل تکیه دادن به درختى که سایه‌اش بی‌دریغ است که یعنى باور کنیم درخت جلوه‌اى نازک از زندگى نیست، میوه سبز زندگى است. کاش برخى از ما از سر کم‌لطفى، نادانستگى، بى‌مسئولیتى یا منافع شخصى هیچ خار و خسى را شعله‌ور نکنیم تا آهو، بزکوهى، خرگوش و سنجاب بى‌جان نشوند. مگر کشتن درخت و پلنگ شقاوتی تلخ‌تر از زخم و جرح و مرگ یک انسان نیست؟ مگر نه اینکه وقتى نسبت به یک همنوع ناتوان و معلول احساس همدردى مى‌کنیم، در واقع درک و احساس او را در خودمان زنده مى‌کنیم؟ اگر چنین است که هست، پس چگونه مى‌توان حس سیال آب و خاک را در ساقه و شاخه‌هاى درختان درک نکرد؟ چگونه مى‌شود خرسندى بوته را نسبت به شکفتن غنچه گل نادیده گرفت؟ چگونه مى‌شود اشک روباه در پاسوزشدن بره‌اش به‌وقت شعله‌ورشدن جنگل‌هاى زاگرس را نادیده گرفت یا گریز سراسیمه و بى‌فرجام پرنده، پروانه و پلنگ را در خرمن‌سوزى‌ها ندید؟ ... بروم به ۴ گلدان گوشه‌وکنار خانه‌ام آب بدهم. اگرچه امروز دوشنبه است، نه سه‌شنبه یا جمعه که وقت نوشاب آن‌هاست، مى‌دانم آن‌ها دهان خشک آتش زاگرس‌اند. درختان عاقل‌اند، چون مى‌دانند فضاى سبز یعنى حضور درخت که سایه دارد، نه چمن و چند بوته گل و گلدان. پس مى‌کوشند تا آخرین قطره جان سبز بمانند تا حال ما را خرسند کنند. من خودم شناسنامه بلوط صدساله زاگرس، گردوى پانصدساله دلارام تفرش، توت چهارصدساله آستانه و حتى سرو زرتشتى (سرو ابرکوه) چهارهزاروپانصدساله را دیده‌ام که همچنان زندگى را سبز مى‌کنند. کاش درختان حق شکایت داشتند. کاش صداى جنگلبانان شنیده شود. کاش گلدان‌ها همچنان در رؤیای درخت‌شدن باشند. کاش من کمى درخت بودم، کمى سبز بودم، کمى سایه بودم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->